شناسه خبر: ۳۴۰۹
بازدید: ۳۳۸
تاریخ انتشار: شنبه - ۵ تیر ۱۳۹۵

ضرورت تغییر معیارها برای ارزیابی عملکرد دستگاه های فرهنگی

 

pejmanfar.ir

pejmanfar.ir

حجت الاسلام پژمان فر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت وگو با خراسان مطرح کرد

ضرورت تغییر معیارها برای ارزیابی عملکرد دستگاه های فرهنگی

«در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی‌اهتمامی در دستگاه‌های فرهنگی به چشم می‌خورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی‌هایی انجام می‌شود … در برخی مواقع تأکیدهایی که بر پرهیز از استفاده‌ کالاهای مضرّ غیرفرهنگی، همچون برخی موادغذایی می‌شود، بیشتر از هشدار درباره‌ کالاهای فرهنگی مضرّ است، درحالی‌که تأثیرات سوء این کالاها بر مردم، خطرناک‌تر و گسترده‌تر است … برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضع‌گیری و اقدامی نمی‌شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند … ما در حالی از اتهام‌های بی‌اساس آنها درخصوص جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات هراس داریم که کنترل‌های ما، یک دهم سختگیری‌های آنها نیست.»
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی- ۱۶/۳/۹۵
 نظارت بر عرصه فرهنگ، یک وظیفه و مسئولیت حاکمیتی است. این موضوعی است که حجت‌الاسلام والمسلمین نصرا… پژمانفر، نماینده مردم مشهد و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با خراسان، برآن تأکید کرد. به اعتقاد او، بهانه‌هایی مانند موجه نبودن ممانعت از جریان آزاد اطلاعات، برای زیر سوال بردن ضرورت نظارت حاکمیت بر عرصه فرهنگ، فاقد استدلال و منطق است. رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، «ولنگاری فرهنگی» را زمینه‌ساز به وجود آمدن روحیه خودکم‌بینی در جامعه دانست و افزود: این مسئله، گفتمان انقلاب اسلامی را با چالشی از درون مواجه خواهد کرد. وی تقویت نظارت بر دستگاه‌های متولی فرهنگ را، برنامه اصلی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد. نماینده مردم مشهد، معیارهای کنونی ارزیابی فعالیت دستگاه‌های مرتبط با مقوله فرهنگ را برای بررسی عملکرد این دستگاه‌ها، کافی ندانست. او تأکید کرد که باید در دوره دهم مجلس، برای ارتقای نقش نظارتی قوه مقننه در این عرصه، از معیارهای مؤثرتری استفاده شود.
رهبر معظم انقلاب، در دیدار نمایندگان مجلس دهم، درباره دغدغه‌هایشان در عرصه فرهنگ صحبت کردند. یکی از موضوعات مطرح شده از سوی رهبرانقلاب، به چشم خوردن نوعی «ولنگاری» و «بی‌اهتمامی» در دستگاه‌های فرهنگی بود. به نظر شما، تداوم این رویکرد در دستگاه‌های فرهنگی، چه پیامدهایی دارد؟
مقام معظم رهبری، سال هاست که خطر هجمه دشمن به گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی را مطرح می‌کنند. طرح این موضوع از سوی ایشان، با رصد و دیده‌بانی دقیق شرایط کشور انجام شده و می‌شود. رهبر انقلاب، به صورت مکرر به این مسئله مهم اشاره کرده‌اند که امروز، دشمن برای آسیب زدن به گفتمان انقلاب اسلامی، سرمایه‌گذاری کلانی در عرصه جنگ نرم کرده است. تعابیر مختلفی همچون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و مانند این‌ها، که از سوی رهبرانقلاب و در مقاطع مختلف، اظهار شده‌است، نشان می‌دهد که نگرانی ایشان و تعداد زیادی از فعالان و دلسوزان این عرصه، چنان که باید، جدی گرفته نشده است. از سوی دیگر، تأکید مداوم مقام معظم رهبری بر این مسئله، از صف‌آرایی جدی دشمن در این معرکه خبر می‌دهد. اما این‌که دشمنان، با برنامه‌ریزی دقیق به مصاف گفتمان انقلاب اسلامی آمده‌اند، تمام موضوع نیست و همه دغدغه‌های رهبر انقلاب را در این عرصه تشکیل نمی‌دهد. متأسفانه، امروز با نوعی ولنگاری فرهنگی روبه‌رو هستیم؛ نوعی بی‌تفاوتی نسبت به این مسائل که بسیار مخرب است. در نتیجه این ولنگاری، ما عرصه نبرد را رها کرده و دشمن را نادیده گرفته‌ایم؛ آن هم دشمنی که اصلا نسبت به ما و گفتمانمان بی‌تفاوت نیست. این ولنگاری که ظاهراً نهادینه شده است، باعث می‌شود برخی در پی به چالش کشیدن گفتمان انقلاب اسلامی، از درون باشند. این امر، بسیار نگران کننده است. زمانی ما می‌توانستیم با برنامه‌ریزی صحیح و دقیق، تهدیدها را به فرصت تبدیل یا دست‌کم، از این تهدید‌ها عبور کنیم؛ اما اکنون، نمی‌توان خیلی به این توانایی مطمئن بود. من فکر می‌کنم، این قضیه، کشور ما را با چالشی جدی مواجه کرده‌است. این ولنگاری باعث شده‌است، دشمن را دست‌کم بگیریم و به آن بی‌توجه باشیم. اما کار به همین‌جا ختم نمی‌شود. ولنگاری فرهنگی، زمینه‌ساز ایجاد روحیه خودکم‌بینی در برخی از ما شده‌است. بعضی خود را در برابر دشمن کوچک احساس می‌کنند. این موضوعی است که رهبرانقلاب هم در دیدار اخیر استادان دانشگاه، مطرح کردند. بر همین اساس، باید بگویم که وضعیت ما در عرصه فرهنگ، نابسامان است و باید به آن توجهی اساسی کرد.
برخی افراد، موجه نبودن ممانعت از «جریان آزاد اطلاعات» را به عنوان بهانه‌ای برای عدم نظارت حاکمیت در عرصه فرهنگ مطرح می‌کنند. نظر شما درباره این مسئله چیست؟
اهمیت نظارت بر عرصه فرهنگ، به مراتب مهم‌تر و حساس‌تر از سایر عرصه‌هاست. ما نمی‌توانیم و نباید عرصه فرهنگ را بدون نظارت رها کنیم. طرح ادعای موجه نبودن ممانعت از جریان آزاد اطلاعات، به عنوان بهانه‌ای برای صرف نظر کردن از نظارت بر عرصه فرهنگ، دستاویز افرادی است که در پی فرار از پرداختن به این موضوع مهم هستند. این افراد منطق و استدلال دقیقی هم برای ادعای خود ارائه نکرده‌اند که ما بخواهیم درباره استدلال‌های آنها نظر بدهیم یا داوری کنیم. حاکمیت، همان‌طور که باید در عرصه بهداشت‌عمومی، اقتصاد و مانند این‌ها، به دلیل حساسیت و احتمال سوءاستفاده یا حتی تهاجم دشمن، نظارت و کنترل داشته باشد، باید بر فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی جامعه هم نظارت کند و مانع سوءاستفاده دشمنان شود. امروز در جامعه، افراد زیادی هستند که به سبب نفوذ فرهنگی دشمن، با مشکلات روحی و روانی دست و پنجه نرم می‌کنند. بسیاری از مشکلاتی که در جامعه شاهد آن هستیم، ریشه در همین مقوله مهم دارد. با چنین تبعات ناخوشایند و گسترده‌ای، آیا می‌توان پذیرفت که نظارت حاکمیت بر فرهنگ، نباید وجود داشته باشد؟ قطعاً این ادعا قابل دفاع نیست. حاکمیت موظف است بر مقوله فرهنگ نظارت کند و این نظارت، باید مداوم و مؤثر باشد.
جنابعالی اخیراً به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برگزیده شده‌اید. با توجه به نقشی که این کمیسیون می‌تواند در بهبود شرایط فرهنگی جامعه و نظارت بر امور فرهنگی کشور داشته باشد، شما و همکارانتان چه برنامه‌ یا طرحی را در این زمینه دنبال خواهید کرد؟
به طور کلی، برای این مقوله، دو اقدام مهم می‌توان در مجلس شورای اسلامی انجام داد. اقدام نخست، تدوین بسته قانونی مورد نیاز و اقدام دوم، تقویت نظارت بر دستگاه‌های اجرایی در این عرصه است. به عقیده من، ما در اقدام نخست، مشکل خاصی نداریم. خوشبختانه قوانین و مقررات خوبی در این عرصه وجود دارد و اگر به اصلاح یا تدوین قانون جدیدی هم نیاز باشد، بنده و همکارانم در کمیسیون فرهنگی، در این زمینه مسئولیت خود را انجام خواهیم داد. موضوع در خور توجه، اقدام دوم است؛ یعنی تقویت نظارت بر دستگاه‌های اجرایی. به امید خدا، تلاش بنده در این دوره مجلس شورای اسلامی بر این مسئله متمرکز خواهد بود که با کمک همکارانم، این مقوله مهم را تقویت کنیم. ابزار مجلس شورای اسلامی برای بررسی عملکرد دستگاه‌ها، دو نهاد سازمان بازرسی و دیوان محاسبات است. اما به عقیده من، گزارش های این دو نهاد برای ارزیابی میزان توفیق دستگاه‌های متولی امور فرهنگی در جامعه، کافی نیست و نمی‌توانیم در این عرصه، صرفاً با استناد به گزارش‌های این نهادها، ارزیابی درستی داشته باشیم. از آن جا که مجلس، افزون بر جایگاه قانون‌گذاری، دارای جایگاه نظارتی نیز هست، باید نظارت را ارتقا دهیم و آن را از یک نگاه کلی با مؤلفه‌های نه چندان مرتبط، به نظارتی کلان و کیفیت‌مدار تبدیل کنیم. باید این قابلیت و توانایی را داشته باشیم که مأموریت‌های دستگاه‌های ذی‌ربط را به دقت ارزیابی کنیم. این ارزیابی دقیق، باعث اصلاح عملکرد و رویه دستگاه‌ها می‌شود و گام مهمی در جهت بهبود شرایط فعلی عرصه فرهنگ است.
آیا مردم یا تشکل‌های مردم نهاد هم می‌توانند در روند نظارت بر امور فرهنگی نقشی برعهده بگیرند؟
به نکته خوبی اشاره کردید. اصولاً در عرصه فرهنگ، باید مردم نقش اصلی را برعهده داشته باشند. همان‌طور که اشاره کردم، حاکمیت در عرصه فرهنگ مسئولیت کلان نظارتی دارد؛ برخلاف سایر عرصه‌ها که گاه دستگاه‌ها باید مستقیماً  ورود پیدا کنند. در عرصه فرهنگ، تصدی‌گری و ورود حاکمیت یک آفت جدی است، اما این عدم ورود حاکمیت، به معنای کنار گذاشتن نظارت نیست. مردم می‌توانند و باید به عرصه فرهنگ و به ویژه عرصه مراقبت و صیانت از ارزش‌ها و هنجارهای جامعه، ورود پیدا کنند و این مسئله، باعث بهبود شرایط خواهد شد.